حضرت ابوالفضلل

آن کس که در میانۀ محشر امید ماست

 

ام البنین مادر سردار کربلا ست

 

او کز غم فراق علمدار در غم است

 

بانی  روضه های علمدار کربلاست

 

اینک اگر قلم به ورق می زنم بدان

 

از شور و شوق دلبری ماه کربلاست

 

زینب اگر سفیر غم غاضریه شد

 

بیرق به دست مادر سقای کربلاست

 

تنها دلیره ای که ابوفاضلش دهند

 

این فاطمه نشان گر غوغای کربلاست

 

ما را غزل اگر ز غم خیمه ها دهند

 

ام البنین ساقی غم های کربلاست

 

کان نو عروس تازه به حجله روانه شد

 

گفتا که خود کنیز شهیدان کربلاست

 

مادر که شد پسر به سر دست ها گرفت

 

گفتا که این فدایی ارباب کربلاست

 

در وصف حال او چه کنم قاصر است زبان

 

ام البنین مادر سردار کربلاست